داستان ایمان آوردن: 1- یورباناتونی یا لیلی 2- پولی کریستوفر یا محمد 3- لینا یا خدیجه
نوشته شده توسط : عبدالله

 داستان ایمان آوردن:

1- یورباناتونی یا لیلی  2- پولی کریستوفر یا محمد  3- لینا یا خدیجه

 

اشاره: در عصری که غرب برای تخریب چهره اسلام از هیچ کوششی فروگزار نمی‌کند، و همواره اسلام را دینی مرتجع و تروریستی معرفی می‌کند، بسیاری از غربیان را می‌بینیم که ازروی فهم و علاقه و خرسندی کامل به دین اسلام روی می‌آورند، وآن را دین صلح ومحبت می‌نامند. مرکز اعلان اسلام برای خارجیان که چند ماهی است در دانشگاه الازهر تأسیس شده است و شیخ فرحات المنجی بر آن نظارت دارد، شاهد اسلام آوردن عدۀ زیادی از خارجیانی است که با علاقۀ فراوان اسلام را دین فطرت می‌نامند، و معتقدند که اسلام بر تعاون بین ملتها تأکید می‌ورزد و چیزی است که انسان را از پستی و رذالت به عالی‌ترین درجات انسانیت سوق می‌دهد.

یورباناتونی یکی از کسانی است که به این مرکز آمده تا مسلمان شدن خود را اعلام کند. او بعد از شش ماه مطالعه و تحقیق به دین اسلام گرویده است. بعد از اسلام نیز با یکی از جوانان مسلمان ازدواج کرده است. یوربانا (که بعد از اسلام خود را لیلی نامیده است) در این باره می‌گوید: «اسلام برای حقوق زنان خیلی اهمیت قائل شده است. ما در ایتالیا بر اساس اطلاعات غلطی که رواج دارد فکر می‌کردیم اسلام به زن ظلم می‌کند و او بعد از مرد در درجه دوم قرار دارد، ولی من به هنگام تحقیق در مورد دین اسلام علی‌الخصوص تفحص در مورد زنان به این واقعیت پی بردم که اسلام شخصیت زن را حفظ می‌کند، و او را از سقوط و بی احترامی نجات می‌دهد، و حقوق مالی او مستقل از حقوق شوهرش می‌باشد. و برعکس آنچه در غرب رواج دارد، می‌تواند نام خانوادگی پدرش را حتی بعد از ازدواج روی اسم خود باقی بگذارد. اما در غرب زن را با نام خانوادگی شوهرش می‌خوانند و این اشتباهی جبران ناپذیر است. فرق زیادی بین غرب و اسلام در رفتار با زن وجود دارد. در غرب زن را به عنوان موجودی برای ارضاء غریزه و شهوت نگاه می‌کنند، اما در اسلام به زن به عنوان مادر و همسری که در تربیت خانواده نقش مهمی دارد نگاه می‌کنند. اسلام دین تمام اعصار است، برای اینکه قوانین آن برای تمام زمانها پابرجا و قابل اجراست و نمی‌شود گفت قوانین اسلام قدیمی است، بلکه علی‌ رغم گذشت 14 قرن، دین اسلام را دینی مطابق با عصر و زمان و تمدن و تقدم کنونی می‌دانم. دین اسلام ماندگار است و چیزی که مورد توجه من قرار گرفته همین ماندگاری و اصالت و تشویق به علم و دوری جستن از سنگ دلی و کراهیت است. و همچنین دعوت به پرستش خدای یگانه که هیچ شریک و فرزندی ندارد. در دین اسلام معنای حقیقی خالق جبار و حقیقت توحید به صورت واضح و روشن و صریح در این جمله متجلی می‌شود: (لا اله الا الله محمد رسول الله) ».

پولی کریستوفر یکی از اهالی انگلستان که بعد از مسلمان شدن خود را محمد نامیده است، قصۀ اسلام آوردن خود را اینگونه بیان می‌کند: سوار موتور سیکلت بودم که ماشینی از پشت با من برخورد کرد. در هلاک شدن خود هیچ شکی نداشتم ولی احساس کردم کسی دست مرا گرفته است و یک نیروی مخفی مرا محافظت می‌کند ولی نمی‌دانم آن چیست؟ فوراً به چیزی که مسلمانان به آن معتقدند فکر کردم، بعد از چند روز تصمیم گرفتم برای تدریس به ایتالیا بروم، به دفتر هواپیمایی که رفتم، آگهی‌یی بر روی دیوار نصب شده بود که در آن مدرسه بریتانیایی‌ها در مصر به معلم احتیاج داشتند. من هم خوشحال شدم و هیچ تردیدی برای رفتن به خود راه ندادم. و فکر می‌کنم این بهانه‌ای برای مسلمان شدنم بود، و از آن وقت تا کنون من در مورد اسلام فکر می‌کنم. بعد از حضور در قاهره چند کتاب و همچنین یک جلد قرآن ترجمه شده را خریدم و خواندن آن و ارکان اسلام را شروع کردم. الحمدلله من در طول عمرم شراب نخورده‌ام و گوشت خوک نیز نخورده‌ام چون من گیاه خوار بوده‌ام و با هیچ دختری هم ارتباط نداشته‌ام. اما چیزی که مورد توجه من قرار گرفته است، این است که اسلام دین صلح و صفا  وآزادی و عزت و کرامت است. اسلام دینی است که از جنگ بیزار است مگر اینکه برای اعلای کلمة الله باشد؛ و به عنوان یک واجب دینی در شرایط خاصی برای تک تک مسلمانان فرض می‌شود تا در راه خدا جهاد کنند. اسلام، همچنین همۀ مردم جهان را به برادری و برابری و محبت دعوت می‌کند و از ما می‌خواهد که با تمام مردم نیکی کنیم و ما را به طهار عقل و طهارت عمل و طهارت زبان و پاکیزگی و طهارت بدن دعوت می‌کند. روح عقیده اسلامی در خضوع و خشوع در برابر خداوند و در نماز نهفته است. اسلام آوردن من از روی علاقه‌ای است که به اسلام داشتم و تعلیمی گرانقدر که انسان را به سوی حق و خیر و صلح برای تمام بشریت سوق می‌دهد و هیچگاه در برابر سختی‌ها به لرزه نمی‌افتد. اسلام دین عمل و تمسک به قرآن است همانطور که خداوند فرموده:

لینا یا خدیجه که در روسیه در یک آرایشگاه کار می‌کرده در مورد اسلام آوردنش می‌گوید:«در روسیه چیزهای زیادی در مورد اسلام از یکی از مشایخ شنیده بودم و هر لحظه تصمیم می‌گرفتم شهادتین را ادا کنم اما قبل از آن از یکی از مسلمانان خواستم تا نوار کاستهایی که اسلام را شرح داده‌اند به من بدهد تا بهتر با حقیقت اسلام آشنا شوم. او هم نواری به من داد که در آن در مورد عذاب قبر و احوال روز قیامت شرح داده شده بود. بعد از شنیدن این سخنان بود که بر خود لرزیدم و و تصمیم گرفتم هر چه زودتر به اسلام روی بیاورم. در سفری که برای دیدار یکی از خویشاوندانم به قاهره داشتم، مسلمانان را مردمی خوش قلب و مهربان دیدم و رابطۀ آنها را با خویشاوندانم بسیار خوب وخوش دیدم، در آنجا بود که با چهرۀ حقیقی اسلام آشنا شدم (بر خلاف تبلیغات سوئی که در روسیه بر علیه اسلام دیده بودم) و هنگامی که فهمیدم اسلام گناههای قبل از مسلمانی را می‌بخشد و خداوند تمام اشتباهات و لغزشها را حتی بعد از ارتکاب به آن با رجوع به درگاه الهی می‌آمرزد بسیار خوشحال شدم، و با راهنمایی مردم خَیّر به أزهر شریف رفتم و شهادتین را ادا کردم».

والسلام

ترجمه: شفیق شمس

وبلاگ نور ایمان

www.noorway.bloxblog.com

 




:: بازدید از این مطلب : 507
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 اسفند 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: